امام هادی(ع)؛ پرچمدار فرهنگ و اندیشه اسلامی
نوشته شده توسط : breketid

اكثر مناظرات این امام بزرگوار پیرامون موضوعات كلامي بوده و روایات متعددي از آن حضرت در این زمینه نقل شده كه برتري مباني اعتقادي شیعه را به روشني ثابت مي‏كند.

امام علی بن محمد (ع) معروف به هادی و نقی، دهمین امام شیعیان در سوم رجب و به قولی در 25 جمادی الآخر، در سامرا به شهادت رسید. در باره تاریخ تولد امام هادی (ع) اتفاق نظری میان مورخان و سیره نویسان نیست. برخی از آنان، تاریخ تولد ایشان را نیمه ذی حجه و برخی دیگر دوم رجب و یا پنجم رجب ذكر كرده اند. همچنین در باره سال ولادت ایشان برخی سال 212 و برخی دیگر سال 214 قمری را بیان كرده اند.

* گذری بر شرایط تاریخی و فرهنگی حیات امام هادی(ع)

دوران امامت علی النقی(ع) به دلیل گسترش فرهنگی در گرایش های اعتقادی و بحث های علمی كه از برخورد میان مكتب های كلامی و تحولات فرهنگی مختلف ناشی شده بود، از ویژگی خاصی برخوردار است.

در این دوران، مكتب های عقیدتی گوناگونی چون 'معتزله' و 'اشاعره' گسترش یافته و پراكندگی آرای فراوانی در سطح فرهنگی جامعه پدید آمده بود. مباحثی كلان چون جبر و تفویض، ممكن یا ناممكن بودن رویت خداوند، تجسیم و... افكار عمومی جامعه را دستخوش تاخت و تازهای فكری كرده بود.

سرچشمه این تحولات فكری در رویكرد دولت عباسی به مسایل علمی و فرهنگی و نیز هجوم فلسفه و كلام دیگر ملل به سوی جامعه مسلمانان خلاصه می شود. دستگاه حكومتی، كتاب های علمی دانشمندان ملل دیگر را به عربی ترجمه می كرد و در اختیار مسلمانان می گذاشت. این روند از زمان مامون آغاز شد و بتدریج ادامه یافت و به اوج خود رسید.

در دوره عباسی كتاب های بسیاری از زبان های یونانی، سریانی، هندی، نبطی و لاتین ترجمه شد. عباسیان لحظه ای دانشمندان غیرمسلمان را از خود دور نمی كردند. متوكل و مهتدی، دانشمندان را بر تخت می نشاندند و با آنان شراب می نوشیدند و امیران و وزیران خود را در برابر آنها ایستاده نگه می داشتند؛ به گونه ای كه هیچ بزرگی در مقابل آنها حق نشستن نداشت.

نزدیكی بیش از حد خلفا با غیرمسلمانان و احترام بیش از اندازه به آنها، عقاید شوم و ضد اسلامی حاكمان را به روشنی برملا می ساخت. به خوبی آشكار است كه این احترام و صرف آن همه بودجه های هنگفت، صرفا جهت دانش پروری و علم دوستی نبوده است. آنان با جمع آوری كتاب های علمی گوناگون جایگاهی مناسب را در گسترش مناظره های علمی فراهم آوردند و اهداف مشخص و از پیش تعیین شده ای را در این موضوع دنبال می كردند؛ البته آنچه از بررسی زندگی علمی امام هادی (ع) در مناظره های علمی به دست می آید، برتری مبانی اعتقادی شیعه را در این برهه از زمان آشكار می سازد.

* تلاش های گسترده امام هادی (ع) در زمینه های فرهنگی

پیدایش این همه آرا و نظرات گوناگون، سبب آشفتگی در اوضاع فرهنگی و اجتماعی شد و حاصل این آشفتگی، در پیدایش گروه های گوناگونی چون غلات، واقفیه، صوفیه و مجسمه نمود یافت و حاكمیت نیز از این آشفتگی فرهنگی برای دستیابی به اهداف خود بهره می جست.

در این میان، تیزبینی امام (ع) در شناخت خط توطئه و استحاله فرهنگی نقشه های دین ‌ستیزانه آنان را آشكار ساخت. اگر چه مراقبت شدید از ایشان، اندكی آنان را در رسیدن به هدف ننگینشان یاری می داد و عدم دسترسی به امام (ع)، مشكلات جامعه اسلامی را افزون تر می كرد، اما آن حضرت با نهایت درایت، در خنثی كردن این توطئه ها كوشیدند.

یكی از پردامنه ترین تلاش های امام هادی (ع) در دوران زندگی شان، فعالیت در زمینه های فرهنگی بود كه مبارزه با گروه های منحرف عقیدتی همچون صوفیه، واقفیه و... بود. یكی از اندیشه های منحرفی كه با رخنه در جامعه اسلامی، سبب بدنامی شیعه و تشویش افكار عمومی جامعه مسلمانان شد، 'تصوف' بود.

* صوفیه؛ یهودیان و نصرانیان امت اسلام/ لعن امام هادی(ع) بر صوفیه

صوفیان با نمایاندن چهره ای زاهد، عارف، خداپرست، بی میل به دنیا و پاك و منزه از پستی ها و آلایش های دنیایی در اماكن مقدسی چون مسجد پیامبر (ص) گرد هم می آمدند و به تلقین اذكار با حالتی خاص می پرداختند؛ به گونه ای كه مردم با دیدن حالت آنها می پنداشتند با پرهیزكارترین افراد روبه رو هستند و تحت تاثیر رفتارهای عوام فریبانه آنان قرار می گرفتند.

امام هادی (ع) با واكنش های به هنگام، این توطئه عقیدتی را خنثی ساخت. در تاریخ نقل شده است روزی امام هادی (ع) با گروهی از یاران خود در مسجد مقدس پیامبر (ص) نشسته بودند. گروهی از صوفیه وارد مسجد النبی (ص) شدند و گوشه ای از مسجد را برگزیده، دور هم حلقه زدند و با حالتی ویژه، مشغول تهلیل شدند.

امام (ع) با دیدن اعمال فریب كارانه آنها، به یاران خود فرمودند: 'به این جماعت حیله گر و دو رو توجهی نكنید. اینان همنشینان شیاطین و ویران كنندگان پایه های استوار دین اند. برای رسیدن به اهداف تن پرورانه و رفاه طلبانه خود، چهره ای زاهدانه از خود نشان می دهند و برای به دام انداختن مردم ساده دل، شب زنده داری می كنند.

به راستی كه اینان مدتی را به گرسنگی سرمی كنند تا برای زین كردن، استری بیابند. اینها لا اله الاّ اللّه نمی گویند، مگر این كه مردم را گول بزنند و كم نمی خورند، مگر این كه بتوانند كاسه های بزرگ خود را پر سازند و دل های ابلهان را به سوی خود جذب كنند. با مردم از دیدگاه و سلیقه خود در باره دوستی خدا سخن می گویند و آنان را رفته رفته و نهانی در چاه گمراهی كه خود كنده اند، می اندازند.

همه این وردهایشان، سماع و كف زدنشان و ذكرهایی كه می خوانند، آوازه خوانی است و جز ابلهان و نابخردان، كسی از آنان پیروی نمی كند و به سوی آنان گرایش نمی یابد. هر كس به دیدار آنها برود، چه در زمان زندگانی آنان و چه پس از مرگ آنها، گویی به زیارت شیطان و همه بت پرستان رفته است و هر كس هم به آنان كمك كند، مانند این است كه به پلیدانی چون یزید و معاویه و ابوسفیان یاری رسانده است.'

وقتی سخنان امام (ع) به اینجا رسید، یكی از حاضران با انگیزه ای كه امام (ع) از آن آگاهی داشت، پرسشی مطرح كرد كه سبب ناراحتی ایشان شد. او پرسید: 'آیا این گفته ها در حالی است كه آنان به حقوق شما اقرار داشته باشند؟'

امام (ع) با تندی به او نگریست و فرمود: 'دست بردار از این پرسش! بدان كه هر كس به حقوق ما اعتراف داشته باشد، هرگز این چنین مشمول نفرین و طعن و لعن ما نمی شود. آنان كه این اعمال را انجام می دهند و به حقوق ما نیز اعتراف دارند، پست ترین طایفه صوفیان اند؛ چرا كه تمامی صوفیان با ما مخالف اند و راهشان نیز از ما جداست. آنها یهودیان و نصرانیان امت اسلام اند. همین ها هستند كه سعی در خاموش كردن نور الهی دارند؛ ولی خداوند نورش را بر همگان بطور كامل خواهد تاباند، هر چند كه كافران ناخشنود باشند.'

'واقفیه' از دیگر فرقه های دوران امام هادی (ع) بودند كه امامت علی بن موسی الرضا (ع) را نپذیرفته و پس از شهادت پدر گرامی ایشان، امام موسی بن جعفر (ع) متوقف در ولایت پذیری ائمه شده و در امامت و رهبری جامعه دچار ایستایی شدند.

آنان با انكار امامان پس از امام كاظم (ع) و موضع گیری در مقابل امامان، حتی مردم را از پیروی ایشان منع می كردند. امام هادی (ع) نیز برای اثبات جایگاه امامت و پیشوایی خود به آنان، دست به رویارویی فرهنگی زد و آنها را نیز به سان غلات و صوفیان، مشمول لعن و نفرین خود كرد تا آنان را به مردم بشناساند.

* مناظره های علمی و اعتقادی

دولت عباسی همواره به دنبال برپایی جلسه های مناظره و گفتگوی علمی بود كه برقراری این گونه جلسه ها در زمان مامون عباسی به اوج خود رسید و این روند تا دوران امامت امام هادی (ع) نیز ادامه یافت.

برپایی این مجالس هدفدار، برای درهم شكستن چهره علمی امامان و زیر سوال بردن دانش و حتی امامت آنان تشكیل می شد. البته این كار نه تنها دشمنان را به مقصود خویش نمی رساند، بلكه موجب رسوایی و فضاحت آنها نیز می شد؛ چرا كه بزرگ پیشوایان دانش و معرفت، از این فرصت برای روشن كردن اذهان عمومی ونشر فرهنگ اصیل اسلامی بهره برداری می كردند.

روزی متوكل عباسی برای این منظور، دو تن از دانشمندان به نام های 'یحیی بن اكثم' و 'ابن سكیت' را به خدمت خواند تا نشستی علمی با امام علی النقی (ع) ترتیب دهند. در نشستی كه به این منظور ترتیب داده شده بود، متوكل از یحیی بن اكثم خواست تا پرسش های خود را مطرح كند. او نیز كاغذی بیرون آورد كه در آن پرسش های پراكنده ای را مطرح كرده بود و پاسخ را از امام (ع) بطور مكتوب خواست.

پرسش های او در باره تاویل و تفسیر برخی آیات قرآن، گواهی زن، احكام خنثی، دلیل بلند خواندن نماز صبح و مسائلی در باره عملكرد امیر مومنان علی (ع) بود. امام به پرسش های وی پاسخ داد و افزون بر اثبات جایگاه علمی خود، 13 پرسش مشكل را برای شیعیان پاسخ گفت و به صورت غیرمستقیم، معارف واقعی اسلام را در اختیار خواهندگان قرار داد.

پاسخ های امام هادی (ع) آنچنان كوبنده و دقیق بود كه یحیی بن اكثم در پایان این رویارویی، به متوكل گفت: 'پس از این جلسه و این پرسش ها، دیگر سزاوار نیست كه از او در باره مساله دیگری پرسش شود؛ زیرا هیچ مساله ای پیچیده تر از اینها وجود ندارد و او از عهده پاسخگویی به همه آنها برآمد و آشكار شدن بیشتر مراتب علمی او، موجب تقویت شیعیان خواهد شد.'

* امام علی النقی(ع) و مكتب هاي كلامي‏

در عصر امام نقی (ع) مكاتب عقیدتي متعددي همچون 'معتزله' و 'اشاعره' رواج یافته و آرأ و نظریات كلامي فراواني در جامعه اسلامي پدید آمده بود و بازار مباحثي همچون جبر، تفویض، امكان یا عدم امكان رویت خدا، جسمیت خدا، و امثال اینها بسیار داغ بود، از این رو گاه امام در برابر سوال هایي قرار مي‏گرفت كه پیدا بود از این گونه آرا و نظریات سرچشمه گرفته است.

نفوذ آرا و نظریات باطل از این راه در محافل شیعه، ضرورت هدایت و رهبري فكري شیعیان را از سوي امام شدت مي‏بخشید، از این رو پیشواي دهم طي مناظرات و مكاتبات خود، بی پایگي مكاتب و آرا و نظریات باطل همچون جبرگرابي و جسمیت خدا و... را با استدلال هاي روشن و قاطع اثبات و مكتب اصیل اسلام را پیراسته از هر گونه تحریف و تفكر باطل، به جامعه عرضه مي‏كرد، و این یكي از جلوه‏هاي عظمت علمي آن بزرگوار بود.

مطالعه و بررسي حیات علمي امام نشان مي‏دهد كه اكثر مناظرات امام هادی النقی(ع) پیرامون این گونه موضوعات كلامي بوده و روایات متعددي از آن حضرت در این زمینه نقل شده است كه برتري مباني اعتقادي شیعه را به روشني ثابت مي‏كند.

* تربیت شاگردان مكتب اهل بیت (ع)

گرچه عصر زندگي امام نقی (ع) عصر اختناق و استبداد بود، اما امام (ع) براي فعالیت فرهنگي در سطح گسترده آزادي عمل نداشت و از این نظر فضاي جامعه با عصر امام باقر (ع) و بویژه امام صادق (ع) تفاوت فراوان داشت؛ اما آن حضرت در همان شرایط نامساعد، علاوه بر فعالیت هاي فرهنگي، از طریق مناظرات، مكاتبات، پاسخگویي به سوال ها و شبهات، و تبیین بینش درست در برابر مكاتب كلامي منحرف، راویان و محدثان و بزرگاني از شیعه را تربیت كرد و علوم و معارف اسلامي را به آنان آموزش داد و آنان این میراث بزرگ فرهنگي را به نسل هاي بعدي منتقل كردند.

شمار شاگردان آن امام همام را بالغ بر 185 نفر بر شمرده اند كه همگی از دانشمندان و بزرگان علمی روزگار خود به شمار می آمدند كه از جمله می توان به فضل بن شاذان، حسین بن سعید اهوازی، ابوهاشم جعفری، ابن السكیت اهوازی، عثمان بن سعید نخستین نایب خاص امام زمان (عج) و از همه معروف تر عبد العظیم حسنی اشاره كرد كه حضرت در شان او فرمود: 'اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت كنید، گویا قبر حسین بن علی (ع) را زیارت كرده اید.'

* مبارزه با غلات‏

از دیگر گروه هاي باطل و منحرفي كه در دوران امامت امام نقی هادی (ع) فعال بودند، 'گروه غلات' را باید نام برد كه افكار و عقاید پوچ و منحط و بي اساسي داشتند و خود را شیعه وانمود مي‏كردند. آنان در باره امام غلو كرده و براي او مقام الوهیت قائل مي‏شدند و گاهي نیز خود را منصوب از طرف امام قلمداد مي‏كردند و بدین وسیله موجبات بدنامي شیعیان را در میان فرقه‏هاي دیگر فراهم مي‏كردند. امام نقی (ع) از این گروه اظهار تبري كرده و تلاش مي‏ كرد كه با طرد آنان، اجازه ندهد لكه ننگي بر دامن تشیع بنشیند.

امام دهم طي نامه‏ها و پاسخ هایي كه به سوالات شیعیان در این باره مي‏داد، این گروه را منحرف و كافر معرفي و به شیعیان توصیه مي كرد كه از آنان دوري جویند.

امام در پاسخ یكي از شیعیان در باره 'ابن حسكه' كه از سردمداران غلات آن دوره بود، در باره عقاید باطل او، چنین نوشت: «ابن حسكه - كه لعنت خدا بر او باد - دروغ گفته است، من او را از دوستان و پیروان خود نمي‏دانم، او را چه شده است؟ خدا لعنتش كند! سوگند به خدا، پروردگار، محمد (ص) و پیامبران پیش از او را جز به آیین یكتا پرستي و امر به نماز و زكات و حج و ولایت نفرستاده و محمد (ص) جز به سوي خداي یكتاي بي همتا دعوت نكرده است.

ما جانشینان او نیز بندگان خداییم و به او شرك نمي‏ورزیم. اگر او را اطاعت كنیم مشمول رحمت او خواهیم بود و چنانچه از فرمانش سرپیچي نماییم، گرفتار كیفرش خواهیم شد. ما بر خدا حجتي نداریم، بلكه خدا است كه بر ما و بر تمامي آفریده هایش حجت دارد. من از كسي كه چنین سخناني مي‏گوید، بیزاري مي‏جویم و از چنین گفتاري به خدا پناه مي‏برم، شما نیز از آنان دوري گزینید و آنان را در فشار و سختي قرار دهید و چنانچه به یكي از آنها دسترسي پیدا كردید، سرش را با سنگ بشكنید.'

* شهادت امام هادی (ع)

امام علی النقی (ع) با آن كه در سامرا تحت كنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه رنج ها و محدودیت ها هرگز به كمترین سازشي با ستمگران تن نداد. بدیهي است كه شخصیت الهي و موقعیت اجتماعي امام و نیز مبارزه منفي و عدم همكاري او با خلفا، براي طاغوت هاي زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود، و پیوسته از این موضوع رنج مي‏بردند. سرانجام امام هادی (ع) در زمان 'معتز'، مسموم شده و در رجب سال 254 هجري به شهادت رسید و در سامرا در خانه خویش به خاك سپرده شد.

فراهنگ 1883





:: برچسب‌ها: مکزیک , دره عمیق و باریک ,
:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 5 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: